لطفا خودتان را معرفی کنید و اشاره مختصری به سوابق علمی و مدیریتی خود بفرمایید؟

سمیه نادی راوندی هستم متولد اسفند ماه، سال1360 و همانطور که از پسوند نام خانوادگی ام پیداست اهل راوند هستم.

ورودی سال 1381 دانشگاه علوم پزشکی ایران و دارای مدرک دکترای علوم کتابداری و اطلاع رسانی هستم. در سال 1388 وارد دانشگاه علوم پزشکی کاشان شدم و در حال حاضر هم به عنوان عضو هیات علمی مرکز مطالعات و توسعه آموزش علوم پزشکی دانشگاه و هم به عنوان یکی از اعضای تیم پژوهش ( مدیر توسعه و ارزیابی تحقیقات) در معاونت تحقیقات  وفناوری دانشگاه مشغول خدمت می باشم.

رشته تحصیلی خود را با چه انگیزه ای انتخاب کردید ؟

من در واقع به واسطه تحصیل برادر بزرگ ترم در همین رشته با آن آشنایی کامل داشتم و بازار کار خوب آن زمان یکی دیگر از نکاتی بود که برای من حایز اهمیت بود و به همین دلیل رشته کتابداری و اطلاع رسانی را انتخاب کردم.

آیا از شغل خود رضایت دارید؟

این سوال خیلی کلی است. بنظر من موضوع رضایت موضوعی نسبی است. بعضی روزها راضی هستم و گاهی نه. به عنوان عضو هیات علمی همیشه از تدریس لذت می برم و به عنوان عضو تیم پژوهشی همیشه از حمایت معاونت برخوردار بوده ام و این همان چیزی است که در من رضایت ایجاد می کند، اما زمانی که متوجه کافی نبودن تلاشم در جهت بهبود فرآیندها می شوم، طبیعی است که احساس عدم رضایت می کنم.

اصلی ترین دغدغه مدیر توسعه و ارزیابی تحقیقات یک دانشگاه چیست؟

ارتقا فرآیندهای پژوهشی در دانشگاه به صورت کمی و کیفی دغدغه تیم پژوهشی دانشگاه است. چیزی که ما را به عنوان یک تیم تعریف می کند، انگیزه می دهد، شاخص ها را تعیین و اهداف ما را شکل می دهد همین ارتقای کمی و کیفی است. در سال های اخیر نگاه کیفی به پژوهش در حال پررنگ شدن است و این مسئله که چگونه به سمت این کیفیت و اثربخشی حرکت کنیم تا کمیت فدا نشود بسیار مهم هست.

مهمترین چالش ها و مسائلی که مدیر اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه با آن مواجه است، کدام است؟

در حال حاضر اصلی ترین چالش من و کل معاونت (این حوزه) ارتقا مجلات انگلیسی زبان دانشگاه و تامین منابع علمی برای کتابخانه‌های تابعه است. شرایط ما تابع شرایط کنونی دانشگاه و جامعه است و منابع محدود ( مالی و نیروی انسانی) ما را با چالش های زیادی روبرو می کند.

ماموریت ها و اهداف واحد توسعه و ارزیابی تحقیقات چیست؟

لازم می دانم قبل از پاسخ به این سوال توضیح بدهم. در کنار بخش های ستادی معاونت، مهم ترین بخش های حوزه مدیریت توسعه و ارزیابی تحقیقات، مراکز تحقیقاتی، واحدهای توسعه تحقیقات بالینی بیمارستان و آزمایشگاه جامع هستند. سه بخش اول حوزه همکاری معاونت با مدیرانی است که هر یک از آن ها از اعضای هیات علمی با مرتبه استادی و سابقه درخشان در دانشگاه هستند و بسیاری از این افراد در سطوح بالای مدیریت دانشگاه فعال بوده اند و ما افتخار همکاری با آن ها را داریم.

پس مدیر توسعه و ارزیابی تحقیقات یک هماهنگ کننده و حلقه اتصال است که بیشتر تمرکز و تلاش وی روی تسهیل امور برای واحدها می باشد. در کنار اجرای آئین نامه و دستورالعمل های بالادستی، وظیفه و فعالیت ما بیشتر توسعه کمی و کیفی پژوهش از طریق مراکز تحقیقاتی، واحدهای توسعه تحقیقات بالینی، آزمایشگاه جامع در کنار دیگر مدیریت های معاونت مانند توسعه فناوری سلامت است.

شما به عنوان مدیر چه نقشی در تیم دارید؟

با حمایت معاون محترم و همراهی کارشناسان خوب معاونت،  سعی می کنم در این مدیریت هماهنگ کننده و تسهیل گر باشم، زیرا تلاش مدیران مراکز تحقیقاتی و دیگر بخش ها نیز در جهت توسعه پژوهش دانشگاه است.

چگونه وظایف خود را اولویت‌بندی می‌کنید؟

یکی از خوبی های حوزه پژوهشی این است که شاخص های مشخصی دارد و بیشتر این شاخص ها به لحاظ کمی قابل اندازه‌گیری و پایش هستند و این شاخص ها هستند که  اولویت های ما را تعیین می کنند.

ما هر سال یک روند ارزشیابی فعالیت های پژوهشی برای کل حوزه معاونت داریم و یک سامانه برنامه عملیاتی که در کل سال اولویت های ما را پاسخ به این دو حوزه تعیین می‌کند و بالطبع انبوهی از فعالیت های دیگر هم هست.

این شغل با آرزوهای شغلی شما مطابقت دارد؟

شاید بهتر است بگویم من همیشه آرزو داشتم در رشته ای درس بخوانم که در همان راستا نیز فعالیت داشته باشم. در تمام این سال ها هر جا کار درستی انجام دادم بر اساس مهارت هایی بود که از رشته تحصیلی ام آموخته بودم و این برای من لذت بخش بود. همواره نگران صرف انرژی در رشته ای بدون فعالیت بودم و اجبار به کار در حوزه ای که  تخصص آن را ندارم. شاید من مستقیم وارد حیطه کاری رشته خودم نشدم اما مهارت های آموخته در آن برایم بسیار بسیار کارگشا بود.

چه چیزی باعث رضایت بیشتر شما از کارمندان می شود؟

در واقع من کنار همکاران پژوهشی رشد کردم و از آن ها تجارب بسیاری آموخته ام، تا الان به عنوان مدیر مجموعه خدمت گذار باشم. همکاران بسیار خوب من در معاونت باعث شدند که معاونت رشد کند و بسیاری از دستاوردها مدیون تلاش جمعی است. باور قلبی من این است که آن ها باید از من راضی باشند، تنها چیزی که باعث نارضایتی من از ارتباط با یک شخص می شود( همکار یا غیرهمکار) دروغ و سواستفاده از اعتماد است. از طرفی معتقدم منظم بودن و انجام به موقع کارها توسط یک تیم، رضایت جمعی را به همراه دارد.

نقش اخلاق در مدیریت چیست؟

شرط لازم برای مدیریت، رعایت اصول اخلاق حرفه‌ای است. ما یک تیم هستیم و اختلاف نظر یک اتفاق رایج.

اصلا عامل پویایی و حرکت یک تیم همین اختلاف نظر و چالش ها است. وقتی مدیر یک تیم هستید در هنگام چالش ها، نگاه افراد تیم به شما و تصمیم شما است و اگر شما به عنوان مدیر نتوانید بر اساس ارزش های سازمانی و هنجارهای اخلاقی اجتماعی تصمیم درست بگیرید، وارد بحران می شوید.

برخی از مشکلات رایج در زمینه تدریس کدام ها هستند؟

راستش جواب کلیشه ای در این موضوع همیشه وهمیشه این هست که دانشجوها شاید به اندازه زمان دانشجویی خود من انگیزه ندارند ولی نکته مثبت این نسل این است که پرسشگر هستند و هر چیزی را نمی پذیرند.

مشکل من معلم شاید این است که برای بسیاری از چالش هایی که در این حوزه‌ی پرسشگری و مطالبه گری  پیش می آید آموزش آکادمیک ندیده ام و بر اساس تجربه عمل می کنم و خب این یعنی آزمون و خطا.

به نظر شما یک استاد خوب باید چه ویژگــی های داشته باشد و کدام ویژگی مهم تر است؟

استاد خوب استاد متعهد و با اخلاقی است که فقط در حوزه تخصصی خود تدریس می کند و هرگز تدریس در دروس غیر تخصصی را نمی‌پذیرد.

استادی که دانشجو رو فراتر از محصل ببیند و برای دغدغه دانشجو ارزش قائل باشد، حتی اگر نمی تواند برای حل آن کاری بکند حداقل حرف ها را شنیده و به مسئولین امر منتقل ‌کند.

تا بحال از شغل خود خسته شده اید؟

اگر بگویم نه که دروغ گفته ام. همیشه روزهایی هست که فشار کاری و روانی آدم را خسته و گاهی دلشکسته می کند.

راجع به سختی ها و شیرینی های شغل تان بگویید؟

فشار کاری برای همه در معاونت تحقیقات بسیار زیاد است چون همه همکاران من در چند حوزه فعالیت دارند و اینکه نمی توانم در جهت کم کردن بار مسئولیتشان قدمی بردارم سخت است.

شیرین ترین زمان وقتی است که یک همکار یا یک خدمت گیرنده به من یا به کل مجموعه می گوید: «خدا خیرتون بده» این جمله برای من بسیار ارزشمند است و رضایت و محبت را با هم از این جمله دریافت می کنم.

آیا خاطـــره ای در این حرفــه را به یاد می آورید و می توانید تعریف کنید؟

هرگز خاطره اولین روزی که به معاونت آمدم را فراموش نمی کنم. من نیروی انتقالی از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بودم و آقای دکتر حمیدی به من گفتند کسانی که از بیرون دانشگاه به مجموعه اضافه می شوند و شناخت قبلی از عملکردشان ندارم، باید بیشتر تلاش کنند. شاید اولین انگیزه من برای کار و تلاش در معاونت را آقای دکتر حمیدی در بدو ورود برای من ایجاد کرد.

آیا زندگی کاری بر زندگی شخصی و خانوادگی شما تاثیری داشته است؟ نظر خانواده در این رابطه چیست؟

قطعا تاثیر گذار است. حجم بالای کار من هم به عنوان هیات علمی و هم عضو تیم پژوهشی حتی اجازه استفاده درست از مرخصی هایم را نمی دهد و خیلی از مسئولیت های من در قبال خانواده به گردن دیگران می افتد، ولی خدا را شکر که خانواده همراهی دارم.

اولین عبارتی که با دیدن کلمات ذیل به ذهن شما خطور می کند را بیان نمائید.

کتاب: دریچه ای رو به جهان

کاشان: وطن

خانواده: زندگی، نفس، عشق

 ارزیابی: استرس دیدن نتیجه کاری که یک تیم، یک سال  برآن زحمت کشیده اند.

جامعه: هویت

تحقیقات: کلید حل مشکلات

علم: آب حیات

هدف: فلسفه زندگی

دانشجو: تحرک و پویایی

ثروت: امیدوارم خدا به هر کس اندازه تلاش و سخاوتش بدهد.

زندگی: کار و تلاش